اقتصاد بدون نفت در جنبش ملی شدن صنعت نفت

 

چکیده:

جنبش ملی شدن صنعت نفت در کنار جنبش مشروطه و انقلاب اسلامی 1357 از مهمترین دستاوردهای اجتماعی یکصد ساله اخیر ملت ایران بشمار می آید . وقایع روی داده شده در طی این مدت , مجموعه اعمال و سیاستهایی را در بر می گیرد که منجر به صدور قانون ملی شدن صنعت نفت در اسفند 1330 شد. که در نهایت به تشکیل دولتی ملی متشکل از تکنوکراتهایی  خوشنام گردید که تا 28 مرداد 1332 در راس کار قرار داشت.  یکی از بزرگترین دستاورد های دولت ملی دکتر محمد مصدق که در هیچ یک از دولت های یکصد ساله اخیر شاهد آن نبوده‌ایم اداره اقتصاد کشور بدون وابستگی به درآمد حاصل از فروش نفت است . در این گفتار نخست شرحی مختصر از جنبش ملی شدن نفت , رهبری , اهداف , بسترها و نتایج حاصله ارائه خواهد شد و سپس سعی در توضیح مسیر دشوار پیموده شده توسط دولت دموکرات دکتر مصدق و علل موفقیت ضمنی آن در اداره کشور بدون اتکا به فروش نفت خواهد شد.

واژگان کلیدی: اقتصاد بدون نفت،جبهه ملی، جنبش ملی شدن نفت، حزب توده ایران، روحانیت، شرکت نفت انگلیس و ایران، محمد مصدق، موازنه منفی

مقدمه:

شاید بسیاری از ما با این پدیده تاریخی یعنی جایگاه تاریخی « نفت» و نقش این عامل اقتصادی در شکل گیری سپهر سیاسی ایران امروز آشنا باشیم و بدانیم که در قریب به یکصد سال گذشته همین پدیده موجب استقلال قدرت سیاسی از بافت جامعه گردیده. اما شاید کمتر کسی با این واقعیت آشنا باشد که در نهضت ملی شدن نفت و در ابتدای دهه 30 خورشیدی نخستین تحریم اقتصادی بر سر عدم خرید همین محصول استراتژیک از ایران روی داد و از آنجائیکه به شکل تعجب آوری تاریخ بعد از گذشت 60 سال مجدداً  تکرار گشته جای آن دارد که به این رویداد (یعنی نخستین تحریم نفتی ایران)، علل وقوع و نتایج حاصل از آن توجه بیشتری شود.

از آنجائیکه برای بررسی هر رویداد تاریخی لازم است تا شرایط جهانی و داخلی آن برهه از زمان بررسی شود در ابتدا شمه‌ای از وضعیت جهانی و چگونگی افول سیاسی و نظامی بریتانیا بیان شده و به نبرد قدرت و درگیری دو جانبه بلوک غرب و شرق می پردازیم. آنگاه وضعیت سیاسی ایران در سالهای پایانی دهه 20 و آغاز دهه 30 توضیح داده شده و به شکل گیری نهضت ملی شدن صنعت نفت خواهیم پرداخت و از آنجائیکه بررسی جنبش ملی شدن نفت بدون ذکر نام دکتر محمد مصدق و جبهه ملی که بزرگترین حامی او بود، مقدور نیست لذا به تفکر دکتر محمد مصدق و ذکر بنیاد فکری او که به «موازنه منفی» مشهور گردیده خواهیم پرداخت بدیهی ست که از آنجائیکه هدف اصلی ما در این گفتار, بررسی « اقتصاد بدون نفت» و عملکرد دولت دکتر مصدق در مدت دو سالی که این سیاست اقتصادی را پیاده نموده است, می‌باشد و با توجه به وقت کمی که در اختیاراست سعی بر آن خواهیم داشت تاکلیت مطالب مطرح شده بصورت مختصر و موجز ارائه گردند. و تصویری کلی از وضعیت سیاسی- اقتصادی ایران پرآشوب آن سالها ارائه گردد.

جهان در سال های پس از جنگ:

جنگ جهانی دوم در سال 1945 به پایان رسید. پیروز واقعی جنگ دو دولتی بودند که برای قریب به 50 سال بعد جهان را به دو اردوگاه شرق و غرب تقسیم کردند. و دیواری نادیده که از میان اروپای مرکزی می گذشت(پرده آهنین) را در تمامی جهان گسترش دادند. ایالات متحده آمریکا بر خلاف سالهای میان دو جنگ، از سیاست انزواگرایانه خود دست برداشت و با یاری گرفتن از تجربه سیاسی دول غربی و ارائه کمکهای اقتصادی به ایشان ( طرح مارشال) بصورت فعالانه ای وارد عرصه سیاست جهانی گردید از طرف دیگر اتحاد جماهیر شوروی که بیشترین میزان تلفات جانی و مالی را در دوران جنگ متقبل شده بود برای جلوگیری از تکرار مجدد چنین واقعه‌ای سعی در ایجاد بلوکی متشکل از کشورهای اقماری نمود که بعدها به بلوک شرق (کشورهای اروپای شرقی) معروف گشت این درگیری دو قطب جهان آن روزگار منجر به آن گشت تا برخی از نقاط جهان که بخصوص در مجاورت مرزهای دو کشور قرار داشتند ناخواسته وارد جنگ قدرت فیمابین گردند. واقعه اشغال آذربایجان توسط شوروی یکی از نخستین درگیریهای بین دو کشور بود که پای ایران را نیز به میان معرکه کشاند و نقطه آغاز مجموعه درگیریها و تشنجات منطقه ای بود که شاید آخرین آنها جنگ داخلی افغانستان باشدکه جهان امروز نیز همچنان درگیر تبعات آن است.

بریتانیا بعد از قریب به 150 سال برتری جهانی و گذشت حدود 200 سال از جنگ پلاسی (1757 میلادی) که منجر به تسلط آن بر هندوستان گردیده بود (مالکولم، 1360: 2) با روی کار آمدن دولت کارگری از شبه قاره خارج گردید و وارد دوران افول قدرت سیاسی و اقتصادی خود گردید. اما به علت نیاز به انرژی و همچنین سود دریافتی از کمپانی نفت انگلیس و ایران, دولت کارگری حاضر به از دست دادن این منبع مهم مالی- سیاسی نبود. مجموع وقایع روی داده در سیاست جهانی منجر به روی کار آمدن مجدد وینستون چرچیل و دولت محافظه کار او در ابتدای دهة 50 گردید. چرچیل که سیاستمداری متنفذ، باهوش و بسیار انعطاف ناپذیر بود, در اتحاد با محافظه کاران آمریکایی (که اینک با به ریاست جمهوری رسیدن «آیزنهاور» بر سرکارآمده بودند و اعتقاد به تئوری دومینو داشتند)، از هرگونه موافقت با دولت ایران بر سر مسئله ملی شدن صنعت نفت خود داری نموده و در نهایت کار را به کودتای 28 مرداد رساند.

ایران در سالهای بعد از جنگ (دهه 20):

با عزل و تبعید شدن رضا شاه و روی کارآمدن محمدرضا شاه, ایران وارد دورانی از تاریخ سیاسی خود گردید که قرین آزادی‌های سیاسی نسبی بود .گروه‌های متعدد سیاسی در سپهر سیاسی آن روزگار جولان میدادند که برخی از آنان ریشه در تاریخ مشروطه داشتند و برخی از دل وقایع سالهای متاخر بیرون آمده بودند.

بطور کلی میتوان با آبراهامیان موافق بود و نیروهای قدرتمند پس از شهریور 20 را به 4 دسته تقسیم نمود. 1- دربار  2- اشراف   3- حزب توده  4- جنبش ناسیونالیستی به رهبری دکتر محمد مصدق (آبراهامیان، 1389: 225-181) البته نگارنده به مانند همایون کاتوزیان بر این عقیده است که دکتر محمد مصدق و پیروان وی بیش و پیش از آنکه ناسیونالیست خوانده شوند باید دموکرات دانسته شوند. و در واقع این رضا شاه و پسرش و حلقه اطرافیانشان هستند که با رواج سخنانی از جنس آسوده خوابیدن کوروش سعی در بهره برداری از احساسات ناسیونالیستی داشتند.

روحانیون و نیروهای مذهبی

در این میان نمی توان از نقش نیروهای مذهبی و روحانیون غافل بود که با برداشته شدن فشار دوران رضا‌خانی سعی در بازسازی نیروهای خود داشتند اما این بازسازی بصورت متمرکز صورت نمی گرفت و روحانیت در ورود به سیاست دو دل و مردد بود این وضعیت موجب گردید تا حداقل 4 دسته و شعبه در روحانیت دهة 20 و 30 قابل مشاهده باشد.

دستة اول روحانیت سنتی ایران بود که همواره از حکومت وقت پشتیبانی می نمود و در آن دوره که زعامت آیت ا... بروجردی بر کلیه شیعیان پذیرفته شده بود نقش ایشان در پرهیز از ورود به مباحث سیاسی موجب گردیده بود که اکثریت جامعه روحانیون کشور سیاست بی طرفی را در پیش گرفته و در نهایت از دربار و شخص شاه که آنرا تنها پادشاه شیعه می دانستند حمایت کنند.در این میان آیت الله سید محمد بهبهانی , بهاالدین نوری و شیخ احمد کفایی خراسانی از طرفداران سرسخت حکومت پادشاهی و شخص محمد رضا پهلوی بودند و نقش نسبتاً موثری در روند کودتا داشتند

دسته دوم پیروان شخص آیت ا... کاشانی بودند. کاشانی که معروفترین روحانی سیاسی ایران در آن روزگار بود در قیام دهه 20 میلادی عراق شرکت کرد و از نخستین افرادی بود که به تشکیل دولت اسرائیل اعتراض کرده بود با وجود کبرسن، سزپرشوری داشت. در واقعه قیام 30 تیر نقش پر رنگ و مثمرثمری داشت .روابط وی با مرحوم بروجردی چندان خوب نبود و داستانهای زیادی از اختلاف نظر ایندو روایت می گردد.( گفت وگو با آیت‌الله محمدحسین علوی طباطبایی، داماد آیت‌الله بروجردی، روزنامه شرق، سه شنبه، ۲۹ فروردین ۱۳۸۵) اضافه خواهی های بعدی آیت ا..  موجب بروز اختلاف نظر بین دکتر مصدق و وی گردید کاشانی که به ریاست مجلس شورای ملی رسیده بود از فضل ا... زاهدی در مجلس پذیرایی کرد و بعدها بنا به گفته مارک گازیوروسکی با دریافت 10 هزار دلار و تقسیم کردن آن در بین اراذل و اوباش در کودتای 28 مرداد نیز ایفای نقش نمود و در ماههای بعد از کودتا مکرراً با زاهدی که به نخست وزیری منصوب گردیده بود ملاقات نمود و بر علیه دکتر مصدق با روزنامه های غربی و جهانی مصاحبه نمود و او را خائن به خود! و ملت نامید اما ماه عسل وی با دولت کودتا به زودی به پایان رسید و مدتی نیز طعم بازداشت را چشیده و صابون تیمسارآزموده نیز بر تن او کشیده شد.اگرچه در روزهای پایانی عمر نخست وزیر وقت، دکتر امینی و شخص محمد رضا پهلوی از وی عیادت نمودند. در میان هواداران و مبلغان وی شخصیت‌های عجیبی مانند «شمس قنات‌آبادی» نیز وجود دارند که خود بتنهایی توانایی تبدیل به سوژه یک مقاله مستقل را دارد

دسته سوم شامل نواب صفوی و هوا داران وی می باشند که با ترورهای کور و گاه بی هدف نقش بسزایی در ایجاد بحران در فضای سیاسی آن دوره داشتند از معرفترین ترورهای صورت گرفته توسط یاران نواب می توان به ترور سید احمد کسروی حقوقدان و مورخ معروف، عبدالحسین هژیر وزیر دربار وقت، سپهبد رزم آرا نخست وزیر نظامی و مقتدر اشاره نمود. از نکات جالب اینکه نواب صفوی و پیروان وی که جمعیت فدائیان اسلام را تاسیس نمودند و در ابتدای تاسیس جبهه ملی به آن پیوسته بودند (زعبم، 1378: 89) در سال 1330 اقدام به ترور نافرجام دکتر حسین فاطمی که معاون سیاسی دکتر مصدق وپیشنهاد کننده اصلی طرح ملی شدن نفت بود نمودند.

دسته چهارم از روحانیون که جمع اندکی از آنان را تشکیل میدهند آندسته از روحانیون ملی‌گرا هستند که تا پایان در کنار دکتر محمد مصدق قرار  داشتند و حتی بعد از کودتا در تشکیل جبهه ملی دوم همکاری نمودند و خود  از ارکان اساسی جنبش ملی گرایی در دهة 20 به حساب می آیند معروفترین اینان برادران زنجانی یعنی آیات اعظام سید رضا و  سید ابوالفضل موسوی زنجانی,آیت الله محمد علی انگجی,آیت الله غروی  و نیز مرحوم آیت ا.... طالقانی بودند مرحوم سید رضا زنجانی از بنیانگذاران نهضت مقاومت ملی بودند که جهت مبارزه با دولت کودتا  بعد از28 مرداد بنا نهاده شد و تا ۳۰ تیر ۱۳۳۹ وایجاد جبهه ملی دوم ادامه یافت. مرحوم طالقانی نیز از اعضای موسس نهضت آزادی ایران بود

که سالها رنج زندان را به جان خرید..

حزب توده ایران

 هسته اصلی حزب توده ایران را، 27 نفر از اعضای جوان گروه مارکسیست 53 نفر (که در سال 1316 توسط رضاشاه بازداشت شده و منحل شده بود) تشکیل می دادند. اینان در 7 مهر ماه 1320 یعنی 13 روز بعد از استعفای رضا شاه با گردهمایی در تهران تشکیل یک سازمان سیاسی با عنوان بلند پروازانه «حزب توده ایران » را اعلام کردند. سلیمان اسکندری شاهزاده رادیکال قاجار بعنوان دبیرکل حزب تعیین گردید اسکندری از سابقون دوران مشروطه بود و دبیرکلی حزب اجتماعیون را از سال 1300 تا 1305 در سابقه خود داشت این گروه در ابتدا چهار هدف اولیه داشت:

1- آزادی باقیمانده گروه 53 نفر    2- به رسمیت شناخته شدن حزب توده به عنوان یک سازمان قانونی

3- انتشار روزنامه   4- تدوین برنامه ای که بدون برانگیختن علما و روحانیون امکان جذب دموکراتها، سوسیالیستها و حتی غیر مارکسیستهای رادیکال را فراهم کند. در 6 ماه بعد حزب به همه اهداف خود رسید.

بنیان گزاران حزب به دلیل قانون «ممنوعیت مرام اشتراکی» مصوبه 1310 و ترس از علما خود را کمونیست نمی‌نامیدند و به گفته یکی از رهبران حزب با رعایت موارد یاد شده در سال 1321 تعداد اعضا خود را در سراسر کشور به 6000 نفر رساندند(آبراهامیان، 1378: 354_346)

پایگاه حزب بیشتر در تهران وشمال ایران و بطور مشخص استانهای گیلان و آذربایجان و در اصفهان و خوزستان بود از 15 عضو کمیته مرکزی موقت رادمنش، کشاورز، روستا و کباری از گیلان امیرخیزی (که در جنبش جنگل نیز مبارزه کرده بود)  محضری (که مدتی نیز در گیلان بود) و آوانیسان (که او نیز از کودکی به گیلان رفت) از آذربایجان, نوشین از مشهد و بقیه از تهران بودند (آبراهامیان، 1378: 355-352) حزب توده و در کل جنبش مارکسیستی ایران تا سالهای پایانی دهه 60 خورشیدی که مارکسیم هنوز از پشتیبانی مادی و معنوی شوروی برخوردار بود در این مناطق حداقلی از نفوذ خود را حفظ کرده بود اما با سقوط شوروی و فشارهای وارده عقیدتی کم کم از دامنه نفوذ آن کاسته شد.

چند رویداد موجب تضعیف پایگاه مردمی حزب توده گردید که بارزترین آن حمایت از درخواست شوروی مبنی بر تقاضای نفت شمال، غائله آذربایجان و نهایتاً ترور محمد رضا پهلوی در 15 اسفند 1327 بود که مانند تیر خلاصی بر پیکر این حزب بود و دولت دست به سرکوب شدید حزب زد در فاصله 1325 تا 1326 گروهی که خود را اصلاح طلبان حزب می نامیدند به رهبری خلیل ملکی از حزب توده منشعب شده و تحت عنوان نیروی سوم ابتدا به حزب زحمتکشان دکتر مظفر بقایی پیوسته و بعد از بروز مشکلات بین بقایی و دولت ملی از او منشعب شده و مستقلاً به حمایت از دکتر محمد مصدق و دولت ملی او پرداختند(آبراهامیان، 1378: 383-381)

حزب توده بعد از سرکوب شدید سال 1328 با بهره برداری از فضای سیاسی ناشی از نهضت ملی شدن نفت اقدام به بازسازی خود نمود و هسته هایی 5 تا 6 نفره تشکیل داد و با نفوذ در ارتش اقدام به ایجاد شبکه ای متشکل از افسران و درجه داران حزبی نمود. با به نخست وزیری رسیدن رزم آرا  از شدت فشارهای وارده بر حزب کاسته شد تا اتحاد جماهیر شوروی را راضی کند و جبهه ملی را تضعیف نماید(آبراهامیان، 1378: 392) با به قتل رسیدن رزم آرا و به قدرت رسیدن مصدق حزب توده نیز از فضای بازسیاسی حاکم بر کشور نهایت بهره برداری را نمود و گاه با ایجاد بلوا و تضعیف دولت , تیشه بر ریشه خود زد تا بدانجا که دکتر مصدق به آنان لقب توده نفتی داد. قدرتنمایی های حزب توده در سالهای 2-1331 موجب آن گردید تا انگلیسی ها بتوانند دولت آیزنهاور را که در آن سالها دچار فوبیای کمونیست  ستیزی بود, به سرنگونی دولت مصدق راضی نماید چرا که این باور در ذهن آمریکایی‌ها تقویت می گردید که مصدق نقش یک دولت محلل را در سرکار آوردن حکومت کمونیستی در ایران آینده ، ایفا خواهد کرد از طرفی با ترساندن روحانیون سنتی توسط فرستادن نامه های تهدید آمیز ایشان را به دوری از دولت ملی و روی خوش نشان دادن به کودتا تشویق نمودند نهایتاً حزب توده در کودتای 28 مرداد علی رغم دارا بودن یک شبکه وسیع از درجه داران و افسران نظامی از هرگونه اقدامی خود داری کرده و شاهد صرف سقوط دولت ملی بود.

 

دکتر محمد مصدق و جبهه ملی ایران

دکتر محمد مصدق فرزند میرزا هدایت ا... وزیر دفتر و نجم السلطنه دختر فیروز میرزای نصرت الدوله بود(مصدق، 1372: 14) نیاکان وی پیشینه ای طولانی در فعالیت مستوفی گری داشتند و از اخلاف مستقیم محسن آشتیانی معروف، صدر اعظم دورة فتحعلی شاه بشمار می رفت.(آبراهامیان، 1389: 212) که سر دودمان خاندان آشتیانی بود پدر او عموزاده میرزا یوسف مستوفی الممالک از صدر اعظم های پیشین بود(کاتوزیان، 1371: 21) و مادرش خواهر عبدالحسین میرزا فرمانفرما و عموزاده ناصر الدین شاه بود(کاتوزیان، 1371: 22) مصدق در سال 1261 بدنیا آمد در سن 10 سالگی پدر را از دست داد بعد از مرگ پدر ناصرالدین شاه لقب مصدق السلطنه را به او داد (که بر خلاف گفته حسن آیت هیچگاه از این لقب خشنود نبوده و همواره ترجیح میداد خود را " دکتر محمد مصدق" بنامد ) در سال 1276 اندکی بعد از ترور شاه و در سن 14 سالگی مستوفی خراسان شد. در 19 سالگی با ضیاالسلطنه دختر سید زین العابدین، خواهر سید ابوالقاسم و سید محمد و عمه سید حسن امامی که همگی از قرن نوزدهم تا سال 1357 امام جمعه های تهران بودند ازدواج نمود که حاصل این ازدواج 5 فرزند 2 پسر و 3 دختر بود. (کاتوزیان، 1371: 23-22)

در مارس 1909 برای ادامه تحصیل عازم اروپا شد و به شهر پاریس رفته و مشغول مطالعه و تحصیل در علوم مالی گردید اما به علت ناراحتی عصبی تحصیلات خود را ناکام رها کرده و به ایران برگشت (مصدق،1372: 68) مجدداً به همراه خانواده عازم نوشاتل سوئیس گردید و مشغول تحصیل در رشته حقوق گردید و نهایتاً  با ارائه تزی تحت عنوان «وصیت در حقوق اسلامی»( که زیر نظر روحانی که با احترام از او تحت عنوان « استاد خود شیخ محمد علی (کاشانی) » نام می برد) تهیه نموده بود موفق به کسب مدرک دکترای حقوق گردید.( مصدق،1372: 80- 79) او نخستین کسبی بود که در ایران عنوان دکترای حقوق را کسب کرد(کاتوزیان،1371: 31)

در بازگشت به ایران به دعوت محمد علی فروغی (ذکا الملک) تدریس در مدرسه حقوق و علوم سیاسی را پذیرفت(کاتوزیان،1371: 37) و در 1296 معاونت احمد قوام در وزارت مالیه را پذیرفت .(کاتوزیان،1371: 42).به اروپا رفت و در اعتراض به قرار داد 1919 نامه ای به جامعه ملل نوشت و در بازگشت به ایران بنا به درخواست بزرگان فارس سمت والی گری این استان را پذیرفت (کاتوزیان،1371: 46) با کودتای 1299 و روی کارآمدن سید ضیا از سمت خود دست کشید.

بابرکناری دولت سیدضیا و روی کار آمدن دولت قوام، مصدق به وزارت مالیه منصوب گردید اما به دلیل اصلاحات مالی و قطع حقوق و مواجب رجال و کاهش حقوق شاه و ولیعهد توسط او، قوام از نخست وزیری برکنار گردید و مشیر الدوله بر سر کار آمد مصدق در دولت مشیر الدوله والی آذربایجان شد اما به دلیل دخالت رضاخان در امور لشکری استعفا داد و در دولت دوم مشیر الدوله به وزارت امور خارجه منصوب گردید (کاتوزیان،1371: 55-52) با استعفای مشیرالدوله، مصدق برای نخستین بار و به عنوان نماینده مردم تهران وارد مجلس گردید او طولانیترین و مستدل ترین سخنرانی مخالفت با لایحه" خلع دودمان قاجار و استقرار دولت پهلوی" را ایراد نمود. اما لایحه به تصویب رسید و در مجلس موسسان نیز با همراهی روحانیون و شخص ابوالقاسم کاشانی (آیت ا... کاشانی بعدی) مورد تصویب قرار گرفت (کاتوزیان،1371: 67-65) مصدق در مجلس ششم نیز نماینده منفرد باقی ماند اما از ورود او به مجلس هفتم جلوگیری به عمل آمده و در فاصله سالهای 1306 تا 1320 از مشاغل سیاسی کناره گیری کرد و در احمد آباد منزل گزید و در سالهای پایانی حکومت رضا شاه (در سال 1319) برای مدتی به زندان افتاده و تبعید شد(کاتوزیان،1371: 78) که البته با وساطت محمد رضا که در آنموقع ولیعهد بود از خطر مرگ نجات یافت و بعدها همیشه از این کار محمد رضا به نیکی یاد می کرد.

با استعفای رضا شاه و برقراری فضای باز سیاسی در ابتدای دهة 20 مصدق بعنوان نماینده اول تهران در مجلس 14، وارد آن گردید و در نخستین قدم با اعتبار نامة سید ضیا به مخالفت برخواست .

(کاتوزیان،1371: 113)

شهرت مصدق عمدتاً ناشی از مبارزه برای دو هدف اساسی بود. مشروطه خواهی صریح در داخل و همچنین سیاست سرسختانه «موازنه منفی» در خارج با هدف تضمین استقلال از سلطه خارجی. حامیان وی به رغم خواستگاه اشرافی وی عمدتاً از طبقات متوسط جامعه بودند و به لحاظ فساد ناپذیر شخصیتی پرآوازه داشت.(آبراهامیان ، 1389: 212-210)

آخرین روزهای مجلس چهاردهم با غائله آذربایجان همزمان بود و انتخابات مجلس پانزدهم به تاخیر افتاد و دولت قوام در سال 1325 اقدام به برگزاری انتخابات دورة پانزدهم کرد که با تقلب گسترده ای همراه بود و از ورود مصدق به مجلس جلوگیری شد. (کاتوزیان، 1371: 127) قوام در سال 1326 استعفا داد به دنبال ترور ناموفق شاه در دانشگاه تهران که در 15 بهمن 1327 صورت گرفت حزب توده بنا به رای مجلس منحل شد و خلا حاصل از نبود یک حزب قوی سیاسی توسط جبهه ملی و شخص دکتر محمد مصدق پر گردید(کاتوزیان، 1371: 129-128)

جبهه ملی

در اعتراض به تخلفات انتخاباتی مجلس شانزدهم دکتر مصدق از ملت دعوت کرد تا روز 22/7/1328

در جلو کاخ مرمر حاضر شوند. دکتر مصدق به همراه 19 نفر دیگر به عنوان تحصن وارد کاخ شده و ضمن تقدیم عریضه به انتظار پاسخ شاه نشستند پاسخ شاه نشان داد که او قصد تغییر روش ندارد.

گروه 20 نفره وقتی تحصن را بیهوده دیدند در 27/7/1328 کاخ را ترک کرد و در منزل دکتر مصدق در خیابان کاخ به تاریخ 1/8/1328 گرد آمده و بنیانگذاری جبهه ملی را اعلام کردند(زعیم، 1378: 69-65)

برنامه جبهه مالی در سه ماده خلاصه شده بود:

1- تجدید نظر در قانون انتخابات

2- تجدید نظر در قانون مطبوعات

3- تجدید نظر در قانون اصول حکومت نظامی

نام جبهه ملی به پیشنهاد دکتر حسین فاطمی انتخاب گردید و نخستین فعالیت سیاسی آن،  فراخوانی مردم برای حضور در میتینگ بزرگ میدان بهارستان در 18/11/1328 بود.( زعیم، 1378: 76) مهمترین گروه های تشکیل دهنده جبهه ملی عبارت بودند از:

1- حزب ایران: تنها و اولین حزبی بود که به جبهه ملی پیوست و متشکل از برجسته ترین تکنوکراتهای ملی گرا و دموکرات ایران بود اعضای حزب بدنه دیوانسالار دولت ملی را تشکیل می دادند و مهمترین اعضای دولت از اعضای این حزب بودند. از معروفترین اعضای حزب می توان از علی شایگان، کریم سنجابی، الهیار صالح ,کاظم حسیبی و.. نام برد.

2- سازمان نظارت بر آزادی انتخابات: به رهبری دکتر مظفز بقایی و برای مبارزه انتخاباتی دورة 16 بوجود آمد. در سال 1329 خلیل ملکی و انشعابیون حزب توده به آن پیوستند و به حزب زحمتکشان ایران تغییر نام داد.

3- حزب ملت ایران: به رهبری داریوش فروهر که در آبان 1330 تشکیل گردید.

4-  نهضت خدا پرستان سوسیالیست: در سال 1322 با نام جمعیت آزادی مردم ایران به وسیله محمد نخشب تاسیس گردید و در سال 1323 به نهضت خدا پرستان سوسیالیست تغییر نام داد . با پیوستن به جبهه ملی با حزب ایران ائتلاف کرد و بعد از کودتای 28 مرداد به «حزب مردم ایران» تغییر نام داد.

گروه های دیگری مانند جمعیت فدائیان اسلام، مجمع مسلمانان مجاهد (به رهبری شمس قنات آبادی) و ... نیز در برهه‌ای از زمان عضو جبهه ملی بودند(زعیم، 1378: 91-86).

در 22 فروردین 1329 آرای مجلس شانزدهم در تهران اعلام شد که 8 نفر از 12 نفر از اعضای جبهه ملی بودند و دکتر محمد مصدق به عنوان نفر اول تهران اعلام گردید فراکسیون جبهه ملی در جلسه 26/9/1329 پیشنهاد ملی کردن صنعت نفت ایران را داد. در حالیکه مذاکرات رزم آرا با شرکت نفت بر مبنای تقسیم 50-50 سود با شرکت بود این پیشنهادی بود که قبل از آن در عربستان به عنوان روش تقسیم سود استفاده شده بود (زعیم، 1378: 116-115 )

در 24/12/1329 سرانجام مجلس شورای ملی، لایحه ملی شدن صنعت نفت را به تصویب رساند و این لایحه در 29/12/1329 مورد تائید مجلس سنا قرار گرفت(زعیم، 1378: 129) و در 7/2/1330 مجلس با 79 رای موافق از مجموع 100 رای، دکتر محمد مصدق را به نخست وزیری انتخاب کرد. مصدق تنها شرط پذیرش را تصویب گزارش کمیسیون نفت (مبنی بر اجرای قانون ملی شدن نفت) تعیین کرد و شاه در 10/2/1330 فرمان نخست وزیری مصدق را امضا کرد (زعیم، 1378: 141- 137)

مصدق با این باور که برای حفظ منافع کشور باید از دادن هر گونه امتیازی به قدرتهای خارجی خود داری نمود «سیاست موازنه منفی» را در پیش گرفت و با لغو مجوز های به یادگار مانده از قبل مانند مجوز صید ماهی در دریای خزر که از گذشته دور در اختیار روس‌ها بودسیاست نه شرقی و نه غربی را در پیش گرفت که امروز بر سر در وزارت امور خارجه کشور نقش بسته است.

مصدق برنامه دولت خود را منحصربه دو موضوع نمود:

1- اجرای قانون ملی شدن نفت

2- اصلاح قانون انتخابات مجلس شورای ملی و شهرداریها

 اما از اولین گام خود با مبارزات دشمنان داخلی و خارجی روبرو شد که مهمترین آن سیاست خصمانه دولت انگلستان بود که در نخستین گام اقدام به تحریم نفتی ایران نمود و در این راه دیگر دول غربی را با خود همراه کرد و حتی بلوک شرق نیز به وی یاری رساندند . در گیری دولت مصدق با درگیری‌های داخلی و بین المللی مانع از توجه وی به وضعیت اقتصادی کشور نشد و در نهایت منجر به یک سلسله اقدامات مالی، بازرگانی و اقتصادی گردید  که تحت عنوان اقتصاد بدون نفت در تاریخ ایران ثبت گردیده است.

 پی ریزی اقتصاد بدون نفت:

بر خلاف انگلیسیها که یکدل و یکزبان از شرکت نفت و منافع نفتی خود دفاع می کردند ملی کردن نفت تا آخرین لحظه تصویب آن با مخالفت بخش مهمی از هیئت حاکمه و خرابکاری و کار شکنی سازمانهای ضد ملی وابسته به بیگانگان روبرو بوده از این رو تمام کوششهای رهبران جنبش صرف خنثی کردن این مخالفت‌ها بود و برای بررسی واقعیت ها و تحلیل آنها و برنامه ریزی برای آینده فرصت کافی نداشتند.

بعنوان مثال حسین مکی در جلسه کمیسیون نفت در 19/11/1329 و یا مظفر بقایی در جلسه 3/10/1329 مجلس شورای ملی فروش و استحصال نفت را کاری آسان می دانستند(خامه‌ای، 1369:.88-87)

حتی خود دکتر مصدق نیز در جلسه 26/9/1329 مجلس ملی شدن نفت را امری ساده عنوان نمود و اظهار داشت که «حقیقت این است که کشور ایران دچار هیچگونه ضرر اقتصادی و ارزی در اثر ملی کردن نفت نخواهد شد.»( خامه‌ای، 1369:.88)

اما در ادامه مطالبی بیان کرد که نشان می دهد نه تنها به اثرات سیاسی این مسئله آگاه است بلکه نتایج اقتصادی آنرا نیز می داند.

« محاسن و برتریهای دیگری که اهمیت سیاسی دارد و با ملی کردن صنعت نفت تامین خواهد شد این است که:

 1)دولت و ملت از اعمال نفوذهایی که شرکت و دولت انگلیس معمول داشته و شهدای از آن را در مجلس یکشنبه 12 آذر 1329 به عرض مجلس شورای ملی رساندم مصون خواهد ماند

 2) سایر کشورها هم بهانه ای برای تقاضای این قبیل امتیازات که با استقلال و تمامیت مملکت متعرض است نخواهد داشت.( خامه‌ای، 1369:. 9-89)

اما روند وقایع نشان می دهد که دولت آمادگی کافی برای رود رویی با اقدامات انگلیس (و آمریکا) را نداشت و سیاست اقتصادی دولت بطور ناخواسته بر آن تحمیل گردید.به عبارت دیگر اگر چه پیش بینی دولت در عدم مداخله نظامی انگلیس (به دلیل ممانعت دو قدرت نظامی اول جهان) درست بود اما فکر نمی کرد که تحریم نفتی کامل از جانب انگلیس.و با پشتیبانی دیگر قئرت‌های غربی صورت بگیرد.

سیاست های اقتصادی دولت ملی دکتر محمد مصدق:

سیاست های اقتصادی دولت دکتر مصدق به دو قسمت تقسیم می شود نخست 4 ماه اول حکومت او که از اردیبهشت 1330 تا پایان مرداد آن سال و بازگشت از سفر آمریکا و شرکت در جلسه شورای امنیت سازمان ملل بود و دوم باقیمانده دوران حکومت تا 28 مرداد 1332 در 4 ماه اول دوران زمامداری دکتر مصدق وضعیت اقتصادی کشور بر همان منوال سابق بوده و بخشی از ذخیره ناچیز ارزی کشور صرف واردات لوازم و کالاهای غیر ضروری می شد دولت همچنان برای واردات این اجناس ارز می فروشد و نرخ گواهینامه ارزی جهت کالاهای ضروری هر لیره 21 ریال و هر دلار 5/7 ریال و این نرخ برای کالاهای غیر ضروری هر لیره 5/45 ریال و هر دلار 25/16 ریال است و حتی در تاریخ 30 تیر 1330 این مبلغ را برای گواهینامه ارزی کالاهای غیر ضروری کاهش نیز می دهد (خامه‌ای، 1369:.91)

اما به سرعت با وخیم شدن وضع اقتصادی کشور دولت ناچار به تغییر سیاست های اقتصادی خود می شود و از اواخر مرداد تا اواخر آذر یک سیاست اقتصادی درست و مناسب با منافع ملی کشور ترسیم می کند در این مقطع دولت دکتر مصدق با مشکلات اقتصادی روبروست که اهم آن عبارتند از:

1- قطع درآمد ارزی کشور از محل نفت که موجب کمبود ارز و عدم تعادل موازنه پرداخت های کشور می شد.

2- بحران بازرگانی خارجی افزایش بی رویه واردات کالا در گذشته، کاهش روز افزون صادرات و کسری فاحش بازرگانی خارجی که اینها نیز موجب کمبوداند و عدم تعادل موازنه پرداخت ها را در پی داشت.

3- بحران و رکود صنایع و انحطاط کشاورزی که تا حدود معلول بحران بازرگانی بود و در عین حال بر روی آن اثر می گذاشت و آنرا تشدید می کرد.

4- کسری روز افزون بودجه دولت که ناشی از استخدام بی بند و بار در گذشته و کاهش درآمدهای دولت در اثر بحران بازرگانی و اقتصادی بود.

5-تورم و افزایش روزافزون قیمت‌ها که به طور عمده معلول جبران کسر بودجه دولت از راه وام گرفتن از بانک ملی بود.

6- مهاجرت عظیم کشاورزان به شهرها

با توجه به حجم مشکلات فوق و تنگناهای دیگری که بر اثر اقدامات انتقام جویانه انگلیس پیش آمد وظایف اقتصادی عمده دولت ملی به شرح زیر بود.

1- جبران کمبود ارز و تامین ارز ضروری و تامین تعادل موازنه پرداخت ها

2- کوشش برای رفع بحران و رکود بازرگانی و اقتصادی

3- رفع کسری بودجه و ایجاد بودجه ای متعادل

4- کوشش برای مهار کردن تورم

خطوط اصلی سیاست اقتصادی دولت در 4 ماه دوم زمامداری دکتر مصدق به شرح زیر بوده:

1- تشویق و افزایش صادرات و محدود کردن و کاهش واردات غیر ضروری از 4 شهریور مقرر شد که دولت فقط برای کالاهای بسیار ضروری (قند، قماش دار و لوازم صنعتی) به نرخ رسمی به اضافه 2/25 ریال بهای گواهینامه ارز بفروشد و بانکهای دولتی از فروش ارز برای کالاهای غیر ضروری و تصفیه اسناد آنها خود داری کنند. در نتیجه وارد کنندگان کالاهای غیر ضروری مجبور به تهیه ارز مورد نیاز از بازار آزاد شدند. دولت برای تشویق صادرات اجازه داد تا 70% هم ارز ریال به نرخ رسمی به شکل پیش پرداخت به صادر کنندگان معتبر پرداخت شود نتیجه طبیعی  این تصمیمات افزایش تمایل به صادرات و کاهش میزان واردات بود در نتیجه در مصرف ذخیره ارزی کشور صرفه جویی به

عمل آمد و در عین حال بر درآمد دولت از محل فروش ارز افزوده می شد.

2- تهیه ارز لازم و تعادل موازنه پرداخت ها:

دولت در تهیه ارز به دو نکته توجه می کرد:

 1) تا آنجایی که ممکن است از امکانات داخلی استفاده کند .

 2) در صورت ضرورت استفاده از منابع خارجی زیر بار شرایط اسارت بار نرود.

الف) در این راستا دولت در 31 مرداد 1330 قانونی را به تصویب رساند که به دولت اجازه می داد 14 میلیون لیره از ارز موجود در حساب پشتوانه ارزی را جهت رفع مضیقه ارزی کشور مصرف کند نزدیک به نیمی از این مبلغ یعنی 600 میلیون ریال صرف افزایش سرمایه بانک کشاورزی (100 میلیون ریال) و وام به سازمان برنامه و بودجه (500 میلیون ریال) شد تا صرف سرمایه گذاری و صنعت و کشاورزی کشور شود که از طرفی موجب رونق بازار و بالا رفتن تقاضا می شد و از طرف دیگر عرضه را نیز افزایش نمی‌داد و نمی‌گذاشت موجب تورم شود. (خامه‌ای، 1369: 94)یعنی برخلاف آنچه مخالفان دکتر مصدق اعلام می کردند باقیمانده این مبلغ نیز مطابق تبصره 2 این قانون «صرفاً برای احتیاجات عمومی و ضروری واقعی کشور قابل استفاده خواهد بود که به تصویب هیئت وزیران فروخته خواهد شد» (خامه‌ای، 1369: 95)

ب) دولت مبلغ 000/750/8 دلار از صندوق بین المللی پول دریافت نمود و معادل آنرا به شکل ریال کرد این مبلغ عنوان وام نداشته و سود به آن تعلق نگرفت و صرفاً یک مبادله ارزی بود و دولت در سال 1330 کلاً معادل 284 میلیون ریال از صندوق بین المللی پول و بانک بین المللی ترمیم و توسعه که وابسته به آن بود دریافت داشت.

ج) دولت ملی یا هدایت بازرگانی خارجی شود به سوی معاملات پایاپای سعی در کاهش نیاز کشور به ارز نمود. قبل از این نیز ایران با شوروی آلمان و فرانسه قرار دادهای پایاپای داشت . دولت دکتر مصدق سعی نمود تا با کشورهای بیشتری این چنین روابطی را برقرار نماید لذا بلافاصله مذاکرات با کشورهای سوئد، پاکستان ، هندوستان، افغانستان، لهستان، مجارستان، عراق، ایتالیا و ژاپن انجام شد و

پیش از پایان سال در مورد لهستان، ایتالیا و مجارستان به نتیجه رسید.

صادرات ایران به شوروی از 24 میلیون در 1329 به 901 میلیون ریال در سال 1330 و واردات از 329 میلیون ریال به 807 میلیون ریال رسید. همچنین صادرات ایران به آلمان در همان سالها از 425 میلیون ریال به 835 میلیون ریال و واردات از 360 میلیون ریال به 729 میلیون ریال رسید در مقابل واردات از کشورهای انگلیس و آمریکا کاهش یافت. (خامه‌ای، 1369: 98)

3- رفع کسری بودجه و کوشش برای تعادل آن:

بودجه دولت از 1220 به بعد کسری بودجه شدیدی را نشان میداد خلع ید از شرکت نفت انگلیس در ایران موجب بیکاری 61545 نفر شد که تامین حقوق آنها بار سنگینی بر دوش بود. دکتر مصدق در خاطرات خود می نویسد که مبلغ 249 میلیون تومان بابت کسر بودجه شرکت ملی نفت پرداخت کرده است.

بودجه واقعی سال 1330 که توسط مرکز آمار ایران در سال 1355 نشریات درآمد دولت را در این سال 9 میلیارد و 522 میلیون ریال و هزینه آنرا 9 میلیارد و 549 میلیون ریال نشان می دهد. دولت در سال 1330 از افزایش حجم اسکناسهای در گردش اجتناب کرد و سعی کرد با انتشار اوراق قرضه ملی کمبودهای خود را مرتفع کند اما ثروتمندان از خرید آن خود داری کردند و حزب توده نیز خرید آنرا تحریم کرد با این وصف 50 میلیون تومان از این اوراق توسط هواداران جبهه ملی خریداری شد.

اما در سال 1331 دولت مجبور به گرفتن وام از بانک ملی شد که در این رویکرد نیز از مشاهده اقتصاد دانان بخصوص مشاوره با دکتر شاخت معمار اقتصاد آلمان بهره برد.

4- کوشش برای مهار کردن تورم : دولت در 18 ماه اول حکومت خود وامی از بانک ملی دریافت نکرد و حجم اسکناس در گردش را تغییر نداد و در نیمه دوم سال 1331 312 میلیون تومان از بانک ملی و آنهم بعد از مشاوره با اقتصاد دانان معروفی مانند دکتر شناخت و کامی گوت دریافت کرد که این میزان را تورم زا ندانسته و برای جلوگیری از اثرات تورمی به دولت توصیه کردند که موقتاً از افشای آن خود داری کند.

دکتر مصدق در باقیمانده مدت زمامداری تا 28 مرداد 1332 به اقدامات اقتصادی دیگر نیز دست زد که به ترتیب عبارتند از:

1- افزایش صادرات و جلوگیری از واردات کالاهای غیر ضروری که شامل مواد زیر بود.

الف) تجدید نظر در سهمیه بندی بازرگانی خارجی و اختصاص دادن ارز به واردات کالاهای ضروری

ب) ایجاد و تاسیس بانک صادرات به منظور تشویق و توسعه صادرات (مصوب 30 دیمان 1331)

ج) گسترش بازرگانی پایاپای با کشورهای رنگی که موجب افزایش موازنه تجاری ایران با این کشورها گردید. ص 106-105

 

2- گسترش و بهبود کشاورزی:

الف) افزایش سرمایه بانک کشاورزی به مبلغ یکصد میلیون ریال

ب) کمک های سازمان برنامه و بودجه و سازمانهای دیگر به کشاورزان

ج) کمکهای «اصل چهار ترومن« به کشاورزی

د) بازستاندن املاک شاه، دکتر مصدق در 19 اردیبهشت شاه را وادار نمود تا املاکی را که به موجب قانون 20 تیر 1328 از دولت گرفته بود به دولت پس دهد (اینها املاک غصب شده توسط رضاخان بودند)

ه) تصویب لوایحی مانند لایحه« انتقال املاک و خالصجات دولتی به وزارت کشاورزی» و لایحة الغا عوارضی در دهات و لایحه « ازدیا و سهم کشاورزان و سازمان عمران کشاورزی»(خامه‌ای، 1369:. 107-106)

3- گسترش تولید و کارهای ساختمانی در بخشهای صنایع و معادن، حمل و نقل و ارتباطات، مسکن و

غیره

الف)  کوشش برای بازگشایی کارخانه ها و موسسات تولیدی تعطیل شده یا در حال رکود.

ب) تخصیص 500 میلیون ریال (از محل فروش 14 میلیون لیره) و بخش عمده ای از 500 میلیون ریال حاصل از انتشار اوراق قرضه ملی به کارهای عمرانی مانند حفر تونل کوهرنگ و ادامه عملیات ساختمانی 3 سد دیگر و آغاز کار 6 سد در استانهای مختلف

ج) گسترش بهره برداری از معادن (که در پاورپوینت ارائه شده جدول آن ارائه گردیه است.).

د) حمایت از حقوق کارگران : لازم به تذکر است که برای نخستین بار در ایران بیمه های اجتماعی کارگران توسط دولت دکتر مصدق تهیه و اجرا گردید و آئینامه مجازات متخلفین از قانون کار مصوب 19 تیر 1330 کمیسیون دادگستری مجلس و لایحه قانونی «بیمه های اجتماعی کارگران» مصوب 20 مرداد 1331 از ثمرات دولت ملی بود.

4- کوشش برای رفع کسری بودجه و ایجاد تعادل در آن مجموعه قوانین مصوبه در این مدت نشان

میدهد که دولت سعی در افزایش درآمدهای خود از طریق گوناگون داشته که مهمترین آنان عبارت بودند از تصویب و اجرای لوایح زیر:

لایحه قانونی « مالیات بر اراضی غیر کشاورزی» لایحه قانونی « ثبت اراضی موات اطراف شهر تهران» ، لایحه قانونی «ثبت اراضی موات اطراف شهرهای غیر تهران» لایحه قانونی «تسویه حساب مالیاتهای معوقه» و...

5- کوشش برای بهبود سطح زندگی طبقات زحمتکش

آمار ارائه شده نشان می دهد که در طول مدت حکومت دکتر مصدق هزینه مسکن و پوشاک کاهش یافته و نرخ تورم چندان افزایش نیافت و او با تصویب قوانینی همچون قانون «کمک ترمیم حقوق دبیران و آموزگاران» (مصوب 12 خرداد 1330) و قانون « اضافه حقوق مستخدمین جزو دون پایه»

(مصوب 15 اسفند 1331) سعی در بهبود وضعیت اقتصادی اقشار فرو دست جامعه نمود.

6- مجموعه 5 سیاست اقتصادی ذکر شد در عین آنکه ضد رکود بودند تورم زا نیز نبودند.

توضیحات تکمیلی در جداول ارائه شده به صورت پاورپوینت مشخص گردیده است.(لازم به توضیح است که جهت تهیه جداول استفاده شده در پاورپوینت ارسالی، از دو کتاب« اقتصاد بدون نفت» نوشته دکتر انور خامه‌ای و« اقتصاد سیاسی ایران از مشروطیت تا پایان سلسله پهلوی» اثر دکتر همایون کاتوزیان  استفاده شده است)

دکتر مصدق در «خاطرات و تالمات» چنین می نویسد که :

« ماههای قبل از تصدی من هر ماه دو میلیون لیره به سازمان برنامه می رسید که بعد از تشکیل دولت این جانب قطع شد و اولین روز تشکیل دولت این جانب یعنی روز 12 اردیبهشت 1330 موجودی نقد خزانه داری کل حدود 52 میلیون ریال و موجودی نقد سازمان برنامه 2800 ریال بود که چند روز بعد از ملی شدن صنعت نفت یکی از مدیران ایران و موثر شرکت نفت انگلیس و ایران به من گفت اگر دولت توانست یک ماه مملکت را بدون عایدات نفت اداره کند و به کار ادامه دهد آنوقت باید قبول کنیم که صنعت نفت را ملی کرده است.با این حل دولت توانست متجاوز از دو سال بدون کمک خارجی و عواید نفت وپرداخت بودجه شرکت ملی نفت که آن هم سربار بودجه دولت شده بود مملکت را اداره کند و سازمان برنامه هم تمام وظایف خود را انجام دهد و روزی هم که دولت سقوط نمود وجهی معادل 800 میلیون ریال نقد و در حدود 1200 میلیون ریال مطالبات و جنسی موجود داشت که از آن دولت بعد استفاده نمود و آنچه در عرض این مدت خارج از عواید جاری به خزانه رسید مبلغی در حدود 553 میلیون تومان بود است که از این مبلغ 172/453/249 تومان برای کسر بودجه شرکت ملی نفت به آبادان فرستاده شد و بقیه برای کسر بودجه دولت و سرمایه بانک رهنی و کشاورزی و.. بکار رفته است.( مصدق، 1372: 236-235)

نتیجه گیری:

از آنچه تا کنون بیان گردید چنین بر می آید که دولت دکتر محمد مصدق هیچگاه گمان نمی برد که دولت انگلستان و هم پیمانان آن نفت ایران را بصورت کامل تحریم نمایند و در خوشبینانه ترین حالت گمان می کردند که مهندسان انگلیسی پالایشگاه آبادان را ترک کرده و صدور نفت به شکل خام میسر خواهد بود از طرف دیگر نداشتن برنامه اقتصادی مدون در 4 ماه اول زمامداری دولت ملی موجب حیف و میل ارز موجود گردیده بود.  مجموع وقایع روی داده دولت دکتر مصدق را مجبور گرداند که روی به سیاستهای اقتصادی به هم پیوسته ای آورد که تحت عنوان «اقتصاد بدون نفت» در تاریخ نهضت ملی شدن نفت ایران ثبت گردیده است. اما دولت و شخص دکتر محمد مصدق می دانستند که چاره ای جز حل مسئله نفت وجود ندارد (کاتوزیان ,,1372 :230) چه هدف ایشان ارتقا وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور و بهبود وضعیت معیشتی جامعه بود اما وقوع تغیراتی فراتر از تصور وی موجب گشت تا بازی به گونه ای مغایر با پیش بینی های او پیش برود . بر سر کار آمدن دولت چرچیل در انگلستان که بر خلاف دولت کارگری حاضر به هیچ گونه مذاکره ای نبود و همزمان با آن بر سرکار آمدن آیزنهاور که بر خلاف دولت دموکرات ترومن احساس دوستانه ای نسبت به دولت ایران و شخص دکتر مصدق نداشت (بیل لوئیس , 1372: 475) . ظرفیت سازی نفت توسط شرکتهای بزرگ  که مورد حمایت دول غربی بود نیز موجب گردید تا حربه نفت در دستان ایران روز بروز کندتر و کم اثرتر گردد. یکسری اعما ل کم اهمیت تر مانند بلوکه شدن طلای ایران در شوروی  و عدم تصویب وام بانک جهانی به ایران و استنکاف دولت آمریکا از پرداخت وام به ایران موجب گشت تا دولت به سمت اقتصاد ریاضتی حرکت کرده و با رویکرد به سیاست کینزی ( و البته به شکلی مخفیانه که در گیری بر سر همین امر از عوامل انحلال مجلس و خودکشی سیاسی  دکتر مصدق گردید )اقدام به چاپ پول نماید . در کنار این اعما ل , دولت با چاپ اوراق قرضه ملی که مورد حمایت گروه های گسترده ای از جامعه قرار گرفت ( اما به علت عدم حمایت طبقه متمول چندان موفقیتی بدست نیاورد) , جلوگیری از واردات بی رویه محصولات تجملاتی ,تشویق صادرات محصولات زراعتی و مبادلات پایاپای با دیگر کشورها سعی در شکستن محاصره اقتصادی نمود وکوشش کرد تا با دست یابی به راه‌های جانبی نفت ایران را به مشتریان دیگر بفروشد( که عملی موفقیت آمیز نبود) . در نهایت مشاهده میکنیم که دولت با اتکا به سرمایه های بومی اقدام به ایجاد ثبات در بازار داخلی کشورنمود که بر خلاف شایعات مخالفان و بنا به آمار های منتشره تا حد زیادی در این راه به موفقیت دست یافت. زیاده خواهی های برخی از عناصر داخلی مانند کاشانی، مکی، بقایی و... که موجب تضعیف ائتلاف ملی گردید کار شکنی های حزب توده و بسیج کلیه نیروهای حامی استبداد موجب گردید تا دولت ملی دچار خطاهای استراتژیکی گردد. که از جمله آنان میتوان به انحلال مجلس هفدهم اشاره نمود با این وصف نباید فراموش کرد که همانگونه که کاتوزیان اشاره کرده است دولت چرچیل از همان ابتدای برسرکارآمدن خود، در را بروی هر گونه گفتگو با دولت مصدق بسته بود(کاتوزیان،1371: 259) و تصمیم به سرنگونی دولت او حتی بسیار پیش از خطاهای دولت گرفته شده بود.

. در پایان باید بر این نکته تاکید نمود که رویکرد دموکراتیک دولت , جلوگیری از انحصاری کردن کالاهای اساسی در دست ارکان قدرت و رانت دهی به ایشان و از همه مهمتر پشتیبانی طبقه تکنوکرات صالح ( فهرست تکنوکراتهای حامی دولت بسیاری از برجسته ترین و صادقترین مردان علم و دانش دهه 20و 30 ایران را در بر می گیرد) از مهمترین عوامل موفقیت دولت  ملی دکتر مصدق در این راه به حساب می آیند. نگارنده بر آن است که خطاها و اشتباهات دولت ملی دکتر محمد مصدق اگرچه گاه آنچنان اسفبار بود که به گفته مرحوم خلیل ملکی این اشتباهات موجب رفتن بسوی جهنم می شده اماباید این خطاها ر ا نیز در پرتو شرایط تاریخی سنجید. در هر حال می‌توان بر این باور پای فشارد که دولت ملی دکتر محمد مصدق بیش و پیش از هر دولتی در تاریخ معاصر ایران نام نیک بجای گذاشته و محکی از برای آیندگان به حساب می آید. محکی که حافظه دیر باور ایرانی به سختی سیاستمداری را به عیار او بر می‌کشد.

 

کتابشناسی :

 

1-   آبراهامیان، یرواند (1389) . تاریخ ایران مدرن. ترجمه: محمد ایراهیم فتاحی،تهران، نشر نی، چاپ چهارم

2-   آبراهامیان ، یرواند (1378) .ایران بین دو انقلاب. ترجمه: احمد گل محمدی - محمد ابراهیم فتاحی، تهران، نشرنی، چاپ چهارم

3-   لویس، ویلیام راجر بیل، جیمز (1372) . مصدق. نفت. ناسیونالیسم ایرانی. ترجمه: عبدالرضا هوشنگ مهدوی کاوه بیات، تهران، نشر گفتار، چاپ سوم

4-   زعیم، کوروش(1378) . جبهه ملی ایران. تهران، انتشارات ایران مهر- نشر تاخ، چاپ اول

5-   کاتوزیان، محمد علی(1371) . مصدق و نبرد قدرت. ترجمه: احمد تدین، تهران، موسسه خدمات فرهنگی رسا، چاپ اول

6-   کاتوزیان، محمد علی(1372) .استبداد ,دموکراسی و نهضت ملی. تهران، نشر مرکز، چاپ اول

7-   کاتوزیان، محمد علی(1372). اقتصاد سیاسی ایران از مشروطیت تا پایان سلسله پهلوی. ترجمه: محمد رضا نفیسی کامبیز عزیزی، تهران، نشر مرکز، چاپ دوم

8-   خامه ای، انور(1369) . اقتصاد بدون نفت. تهران،شرکت سهامی انتشار، چاپ اول

9-   مصدق، محمد(1372) . خاطرات و تالمات مصدق. تهران، انتشارات علمی، چاپ هفتم

10-یاپ،مالکولم(1360). راج بریتانیایی و ناسیونالیسم هندی. ترجمه: باجلان فرخی،تهران، انتشارات مازیار