کتیبه موسوم به دئوه بهجای مانده از خشایارشا در پارسه
خشایارشا جزئیات ایدئولوژی شاهنشاهی را توضیح میدهد
کتیبه XPh ، متنی سه زبانه است بر روی قطعاتی از سنگ آهک ( به ابعاد تقریبی50*50*10 cm) که در بخش گاریسون، در پارسه یافت شده.نسخهای از آن در تل تخت ، پاسارگاد یافت گردیده (استروناخ 1978: 152). از این کتیبه سه نسخه به پارسی باستان، یکی به ایلامی و یکی به بابلی وجود دارد. کنت ، XPh؛ اشمیت2000 , .XPh
ترجمه ها: لوکوک 1997: 8-256 ؛ استولپر b1998،XPh ؛ بروسیوس 2000، شماره 191
1- خدای بزرگ است اهورامزدا، که زمین را آفرید، که آسمان بلند]دور[ را آفرید،که انسان را آفرید، که شادی مقدس را از برای انسان آفرید.آن که خشایارشا را شاه کرد، یگانه شاهی از شاهان بسیار، یگانه خاوندی از خاوندان بسیار.
2- من خشایارشا( هستم)، شاه بزرگ ، شاه شاهان، شاه سرزمینهایی که در برگیرنده همه نژادهای انسانیست، شاه این سرزمین بزرگ، وسیع و گسترده، پسر داریوش شاه، یک هخامنشی، یک پارسی ، پسر یک پارسی، یک آریایی، از دوده آریایی.
3-شاه خشایارشا چنین گوید: این است سرزمینهایی، بجز از پارس، که من به خواست اهورامزدا بر آنها فرمانروایی کردم؛ به من باج دادند؛ آنچه که بدایشان گفتم انجام دادند و قانون مرا پاس (استوار/ محکم) داشتند:
ماد، ایلام، آراخوزیا( رخج-پکتیکا- پشتون)، ارمنستان،درنگیانا(زرنگ- سیستان)، پارت،آریا (هرات) ،باکتریا(بلخ)، سغدیانا(سغد)، خوراسمیا(خوارزم)،بابل، آشور،ساتاگیدیا (دره رود هیرمند)، لیدیه، مصر، یونانیانی که در ساحل دریا میزیند و یونانیانی که آنسوی آبها سکنا دارند، مردمان ماکا (مکران)، عربستان، گندهارا (قندهار)، ایندوس (هند- منظور دره رود سند است)، کاپادوکیه(مرکز آسیای صغیر)، داهه، اسکیت (سکا) هایی که هوم مینوشند، اسکیت (سکا) های تیزخود، تراس، مردمان آکوفاکا (کوهنشینان مرز افغانستان و پاکستان امروز)، لیبیاییها، کاریها(جنوبغربی آسیای صغیر) و نوبیاییها(جنوب مصر)
4a – شاه خشایارشا چنین گوید: هنگامیکه شاه شدم از آن سرزمینها که نام بردم (یکی) در هرج و مرج بود. پس اهورا مزدا مرا یاری داد؛ به خواست اهورامزدا من آن سرزمین را بشکستم و بر جای نشانیدم.
4b- و در بین آن سرزمینها ، سرزمینهایی بودند که در گذشته در آنجا دیوان (دئوه) ستایش میشدند. پس به خواست اهورامزدا، من مکانهای عبادت دیوان را نابود ساختم و دستور دادم: « دیگر هیچ دیوی نباید ستایش شود». هر جا که دیوان عبادت میشدند در آن مکان من اهورامزدا را در زمان مناسب و با مراسمی درخور نیایش نمودم.
4c- و کارهای دیگری نیز بودند که به شیوه نادرستی انجام میگشتند که من آنها را اصلاح کردم. این بود آنچه که من کردم.هرآنچه که انجام دادم بهخواست اهورامزداصورت گرفت. اهورامزدا مرا یاری داد تا این کار را به سرانجام رسانیدم.
4d- تو که بعداً خواهی آمد اگر به امکان شادی در زنده بودن و آمرزش از پس مرگ میاندیشی آن قانونی را که اهورامزدا فرموده اطاعت نمای. اهورامزدا را در هنگام درست و به آئینی درست نیایش نمای. اوست که شادی را در حیات و آمرزش را در مرگ به تو ارزانی مینماید.
5- شاه خشایارشا چنین گوید: بود که اهورامزدا مرا از اهریمن حفظ گرداند و خاندان (سلطنتی) من و این سرزمین را ! این است چیزی که از اهورامزدا میخواهم. بود که اهورامزدا این خواسته مرا بر من ببخشاید. (Kuhrt 2009,304-5)
Kuhrt, Amelie.2009. The Persian Empire :A Corpus of Sources from the Achaemenid Period. London :Routledg.